عزای بی پایان ...

اکنون نغمه های بی کسی، از یک یک ستون های مسجد النبی برخاسته است.
در گوشه و کنار مسجد، گویی گرد جدایی پاشیده اند.
اینک ماییم و پاره های دل و راهی که باقی مانده است.
پیاله های سیه گون زهر را به کام خاکستان دنیا ریخته اند، به گونه ای که تمام این وسعت غریب تاول تاول مرثیه آورده است.
امروز اندوه است که چشم های حزینش به تعزیت نشسته است و جوارح فریاد مصیبت سر می دهد ...

الهی سینه ای ده آتش افروز